تاملاتی در چند مفهوم بنیادین دانش تاریخ
دانش تاریخ در نزد تاریخ ورزان بیشتر از حیث سند شناسی حائز اهمیت است. اگرچه مشخصه اصلی علم تاریخ، ابتناء آن بر داده ها( factual ) است، اما در ذیل معرفت های درجه دو، از ماهیت دانش تاریخ به عنوان معرفتی علمی نباید غفلت کرد. در اروپا از قرن 18 میلادی به وسیله اندیشمندانی مانند ولتر و ویکو این موضوع مورد توجه جدی قرار گرفت و نتایج مطلوبی در جهت خودآگاهی مورخان نسبت به حرفه علمی شان به دنبال داشت. در میان مسلمانان، ابن خلدون پیش از ویکو و ولتر به این مباحث پرداخت. اما اندیشه های او در این حوزه رهروی نداشت، فلذا فرصت تبدیل به پارادایم جدید را پیدا نکرد.
نظر به اهمیت مباحث یاد شده و کاستی پژوهش های اندکی که در کشور ما در این باره صورت گرفته و ابهامات و آشفتگی های فراوانی که در موضوع تعریف مفاهیم بنیادین دانش تاریخ وجود دارد، نوشتار حاضر سعی می کند چند مفهوم بنیادین (تاریخ، علم تاریخ، وقایع نگاری، تاریخ نگاری و نقد تاریخ نگاری) را در این زمینه مورد بررسی و تامل قرار دهد.
واژه های کلیدی: تاریخ، علم تاریخ، وقایع نگاری، تاریخ نگاری و نقد تاریخ نگاری